عیاء
لغت نامه دهخدا
عیاء. [ ع َ ] ( ع ص ) داء عیاء؛بیماریی که بِه نشود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بیماریی که بهبودی در آن نباشد. ( از اقرب الموارد ). || فحل عیاء؛ گشن درمانده از گشنی ، یا آنکه طرز گشنی نداند و گاهی گشنی نکرده باشد،و نیز رجل عیاء به همین دو معنی است. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). نر و یا مردی که نزدیکی با ماده را نداند و یا نری که هرگز نزدیکی به ماده نکرده باشد. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید