عکک
لغت نامه دهخدا
عکک. [ ع َ ک َ ] ( ع اِمص ) تیزی و سختی گرما بی باد. ( منتهی الارب ). نوزیدن باد. ( از اقرب الموارد ). ج ، عکِاک. ( منتهی الارب ).
عکک. [ ع ُ ک َ ] ( ع اِ ) ج ِ عُکّة. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عُکة شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید