عکمان

لغت نامه دهخدا

عکمان. [ ع ِ ] ( ع اِ ) تثنیه عِکم. دو تنگ بار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). برای دو چیز شبیه هم در مثل گویند «هما عکما عیر». ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عکم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس