عکس نقیض موجبه کلیه عرفیه خاصه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عکس نقیض موجبه کلیه عرفیه خاصه، به معنای جابجایی موضوع و محمول قضیه موجبه کلیه عرفیه خاصه همراه با تبدیل محمول یا هر دو طرف، به نقیض خود است.
عکس نقیض موجبه کلیه دو قضیه عرفیه خاصه و مشروطه خاصه، عبارت است از موجبه کلیه عرفیه عامه به قید "لادوام فی البعض" (در عکس نقیض موافق) و سالبه کلیه عرفیه عامه به قید "لادوام فی البعض" (در عکس نقیض مخالف).
← انعکاس عرفیه خاصه
برای اثبات عکس این دو قضیه چنین می گوییم:نتیجه عکس، قضیه موجهه مرکبه ای است که مشتمل بر دو قضیه بسیطه است. قضیه اول، همان جزء اول قضیه، یعنی: "دائماً کل غیر متحرک الاصابع غیرُکاتبٍ" است. این قضیه، عکس نقیض عرفیه عامه و مشروطه عامه است و به دلیل اشتراط تبعیت قضیه عکس از قضیه اصل به حسب صدق، عکس هر قضیه لازم قضیه اصل خود می باشد. بنابراین قضیه مزبور، لازم دو قضیه عرفیه عامه و مشروطه عامه است. از طرف دیگر چون هر عام، لازمه خاص می باشد هر یک از عرفیه عامه و مشروطه عامه، لازمه عرفیه خاصه و مشروطه خاصه می باشند. چون لازمِ برای عام، لازمِ برای خاص هم است پس قضیه مذکور که لازم دو قضیه عرفیه عامه و مشروطه عامه بود، لازم دو قضیه خاصه (عرفیه خاصه و مشروطه خاصه) هم می باشد، و هر جا ملزوم صادق بود لازم هم صادق است. اما اثبات جزء دوم: مفاد "لادوام فی البعض" در مثال فوق عبارت است از: "بعض غیر متحرک الاصابع کاتبٌ بالاطلاق العام". اگر این قضیه کاذب باشد نقیض آن یعنی: "دائماً لاشئ ممّن هو غیر متحرک الاصابع بکاتبٍ"، و عکس این نقیض، یعنی: "دائماً لاشئ من الکاتب بغیر متحرک الاصابع" صادق خواهد بود. از طرفی مفاد لادوام قضیه اصل عبارت است از: "لاشئ من الکاتب بمتحرک الاصابع بالفعل". چون سالبه بسیطه در صورت وجود موضوع، مستلزم موجبه معدولة المحمول است، لادوام قضیه اصل، مستلزم این قضیه است: "کل کاتبٍ غیر متحرک الاصابع بالفعل". این قضیه با قضیه حاصل از فرض صدق نقیضِ جزء دوم قضیه اصل یعنی: "دائماً لاشئ من الکاتب بغیر متحرک الاصابع" در تعارض است. بنابراین نقیض جزء دوم قضیه عکس، کاذب بوده و خود جزء دوم قضیه عکس صادق خواهد بود. اما علت عدم انعکاس مشروطه خاصه به مثل خود (مشروطه خاصه)، وجود موارد نقض است.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطب الدین، درة التاج (منطق).• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.• تفتازانی، عبدالله بن شهاب الدین، الحاشیة علی تهذیب المنطق.• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.• علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس