عکالد

لغت نامه دهخدا

عکالد. [ ع ُ ل ِ ] ( ع ص ) شیر دفزک خفته. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و برخی لام آن را زاید دانند.( از اقرب الموارد ). عُکَلِد. و رجوع به عکلد شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس