عکاش
لغت نامه دهخدا
عکاش. [ ع ُک ْ کا ] ( اِخ ) کوهی است مقابل طمیة، و عقیده داشتند که آن زوج طمیه است ، که البته از خرافات باشد. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).
عکاش. [ ع ُک ْ کا ] ( اِخ ) آبی است. ( منتهی الارب ). آبی است دارای نخل و قصرهایی از آن بنی نمیر، در ماورای حظیان در شریف. ( از معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید