پس از کشف ترکیبات رنگی حساس به رنگ های نور و فیلم سیاه و سفید پنکرومیک، تکنیک عکاسی رنگی توسعه یافت و عمومیت یافتن آن به ظهور کوداکروم مربوط می شود که در سال ۱۹۳۵ در دسترس مصرف کنندگان قرار گرفت. [ ۱]
در سال ۱۶۱۱ دومینیس نشان داد که نور مرئی از سه نور اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده است که به آن ها رنگ های اولیه می گویند. این مفهوم در توسعه نظریه عکس رنگی و عکاسی بسیار مفید واقع شد و در سال ۱۸۶۱ این عقیده کم کم قوت گرفت که برای توسعه تصویر رنگی، یک فیلمی از سه لایه باید ساخت که هر لایه آن نسبت به یکی از سه رنگ اولیه حساس باشد. این نظریه توسط جیمز کلرک ماکسول دانشمند معروف انگلیسی ارائه شد و او بود که اولین عکس رنگی را گرفت و نتایج به دست آمده توسط وی بعدها با نظریه جدید مربوط به این فن، کاملاً مطابقت داشت.
در سال ۱۸۳۹ داگر ضمن بررسی های بیشتر دریافت که برای برداشتن هالیدهای نقره نور نامرئی باقی مانده بر روی فیلم یا صفحه عکاسی باید از محلول تیوسولفات سدیم استفاده کرد که با نمکهای نقره، تیوسولفات نقره محلول در آب که قابل شستشو با آب است تولید می کند ( این واکنش توسط هرشل بیست سال قبل از آن کشف شده بود ) . فرایند پیشنهادی داگر موجب شد تا بتوان در کمتر از یک دقیقه عکس را ثابت کرد. در سال ۱۸۴۱ یک انگلیسی به نام ویلیام تالبوت استفاده از فرایند تازه ای را اعلام کرد. این فرایند شامل تهیه کاغذ حساس در مقابل نور به وسیله یدید نقره است. عکس را بر روی این نوع کاغذ به وسیله اسید گالیک می توان ظاهر کرد. تصویر بدست آمده دقیقاً برعکس وضعیت شیئی است که از آن به دست می آید ( یعنی نواحی روشن آن تیره و نواحی تیره آن روشن ظاهر می شود عکس منفی ) . این تصویر منفی اگر بر روی یک کاغذ حساس عکاسی قرار داده شود و پس از قرار گرفتن در مقابل نور ظاهر شود عکسی مثبت که با وضعیت اولیه شیئی مطابقت دارد ( تصویر مثبت ) را می دهد. با وجود اینکه زمان لازم در فرایند تالبوت کمتر از فرایند داگر است، اما تصاویر به دست آمده چندان واضح نیست. آشکار است که برای رفع این نارسائی باید با روش مناسبی هالیدهای نقره را بر روی یک جسم شفاف تثبیت کرد. این کار در آغاز به وسیله سفیده تخم مرغ بر روی شیشه انجام می گرفت و تصویرهایی نسبتاً روشن بدست می آمد. اما این تصویرها به آسانی آسیب پذیر بود. سر انجام در سال ۱۸۷۱ این مشکل توسط یک عکاس آماتور و فیزیکدان به نام مادوکس بدین صورت از میان برداشته شد که وی امولسیون ژلاتینی از نمکهای نقره را بر روی شیشه یا کاغذ عکاسی تثبیت کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سال ۱۶۱۱ دومینیس نشان داد که نور مرئی از سه نور اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده است که به آن ها رنگ های اولیه می گویند. این مفهوم در توسعه نظریه عکس رنگی و عکاسی بسیار مفید واقع شد و در سال ۱۸۶۱ این عقیده کم کم قوت گرفت که برای توسعه تصویر رنگی، یک فیلمی از سه لایه باید ساخت که هر لایه آن نسبت به یکی از سه رنگ اولیه حساس باشد. این نظریه توسط جیمز کلرک ماکسول دانشمند معروف انگلیسی ارائه شد و او بود که اولین عکس رنگی را گرفت و نتایج به دست آمده توسط وی بعدها با نظریه جدید مربوط به این فن، کاملاً مطابقت داشت.
در سال ۱۸۳۹ داگر ضمن بررسی های بیشتر دریافت که برای برداشتن هالیدهای نقره نور نامرئی باقی مانده بر روی فیلم یا صفحه عکاسی باید از محلول تیوسولفات سدیم استفاده کرد که با نمکهای نقره، تیوسولفات نقره محلول در آب که قابل شستشو با آب است تولید می کند ( این واکنش توسط هرشل بیست سال قبل از آن کشف شده بود ) . فرایند پیشنهادی داگر موجب شد تا بتوان در کمتر از یک دقیقه عکس را ثابت کرد. در سال ۱۸۴۱ یک انگلیسی به نام ویلیام تالبوت استفاده از فرایند تازه ای را اعلام کرد. این فرایند شامل تهیه کاغذ حساس در مقابل نور به وسیله یدید نقره است. عکس را بر روی این نوع کاغذ به وسیله اسید گالیک می توان ظاهر کرد. تصویر بدست آمده دقیقاً برعکس وضعیت شیئی است که از آن به دست می آید ( یعنی نواحی روشن آن تیره و نواحی تیره آن روشن ظاهر می شود عکس منفی ) . این تصویر منفی اگر بر روی یک کاغذ حساس عکاسی قرار داده شود و پس از قرار گرفتن در مقابل نور ظاهر شود عکسی مثبت که با وضعیت اولیه شیئی مطابقت دارد ( تصویر مثبت ) را می دهد. با وجود اینکه زمان لازم در فرایند تالبوت کمتر از فرایند داگر است، اما تصاویر به دست آمده چندان واضح نیست. آشکار است که برای رفع این نارسائی باید با روش مناسبی هالیدهای نقره را بر روی یک جسم شفاف تثبیت کرد. این کار در آغاز به وسیله سفیده تخم مرغ بر روی شیشه انجام می گرفت و تصویرهایی نسبتاً روشن بدست می آمد. اما این تصویرها به آسانی آسیب پذیر بود. سر انجام در سال ۱۸۷۱ این مشکل توسط یک عکاس آماتور و فیزیکدان به نام مادوکس بدین صورت از میان برداشته شد که وی امولسیون ژلاتینی از نمکهای نقره را بر روی شیشه یا کاغذ عکاسی تثبیت کرد.
wiki: عکاسی رنگی