عویج

لغت نامه دهخدا

عویج. [ ع َ ] ( اِخ ) نام اسب عروةبن ورد بود. ( از منتهی الارب ).

عویج. [ ع ُ وَ ] ( اِخ ) ( دارة... ) یکی از دارات است. رجوع به دارةعویج ، و معجم البلدان شود.

عویج. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عدی بن کعب بن لؤی ، از قریش. جدی جاهلی بود، و برخی از صحابه از نسل وی بوده اند. ( از الاعلام زرکلی از جمهرةالانساب ).

فرهنگ فارسی

ابن عدی بن کعب بن لوی از قریش جدی جاهلی بود و برخی از صحابه از نسل وی بوده اند

پیشنهاد کاربران

بپرس