عوه
لغت نامه دهخدا
عوة. [ ع ُوْ وَ ] ( ع اِ ) کون و بن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عَوّة. رجوع به عَوّة شود.
عوة. [ع َوْ وَ ] ( اِخ ) ابن حجیبةبن وهب بن حاضربن وهب بن حرث بن مجزم بن سامةبن لؤی. جدی است جاهلی و بطنی از سامةبن لؤی را تشکیل میدهد که به «عَوّی » مشهور است. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به عَوّی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید