: [ اصطلاح در تداول عامه ] بدخُلق بودن، بدرفتار. - نالایق بودن، بی شخصیت بودن .
( ( به در آپارتمان که رسیدند آیه گفت "حالا انگار این زرجو خیلی عوضی نیست ها ؟"
ارزو گفت "ولم کن بابا "کلید انداخت در آپارتمان را باز کرد . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 71. ) )
( ( به در آپارتمان که رسیدند آیه گفت "حالا انگار این زرجو خیلی عوضی نیست ها ؟"
ارزو گفت "ولم کن بابا "کلید انداخت در آپارتمان را باز کرد . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 71. ) )