عوزم

لغت نامه دهخدا

عوزم. [ ع َ زَ ] ( ع ص ) شتر ماده سالخورده که در آن بقیه ای از قوت مانده باشد. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). ناقه سالخورده که در آن بقیه ای از جوانی مانده باشد. ( از اقرب الموارد ). || زن کوتاه بالا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قصیرة. ( اقرب الموارد ). || زن پیر کلانسال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس