عوری. ( حامص ) برهنگی. ( آنندراج ). برهنه بودن. لخت بودن : معروف به بی سیمی مشهور به بی نانی همچون الف کوفی از عوری و عریانی.سنائی.چو درویشی به درویشان نظر به کن که قرص خور به عوری کرد عوران را فنک پوش زمستانی.خاقانی.