عهن
لغت نامه دهخدا
عهن. [ ع ِ ] ( ع اِ ) پشم گوسپند و پشم و یا پشم رنگین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پشم رنگین. ( دهار ) ( غیاث اللغات ). ج ، عُهون. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): و تکون الجبال کالعهن ( قرآن 9/70 )؛ یعنی کوهها چون پشم میگردد. و تکون الجبال کالعهن المنفوش ( قرآن 5/101 )؛ یعنی کوهها چون پشم رنگ زده شوند. || نیکو سیاست کننده شتران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گویند: هو عهن مال ؛ یعنی نیکو اداره میکند مال و شتران را. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پشم گوسپند و پشم و یا پشم رنگین پشم رنگین نیکو سیاست کننده شتران
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پشم رنگ شده.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار)
پشم رنگارنگ. چنانکه در مجمع و کشّاف است . کوهها همچون پشم رنگارنگ حلاجّی شده میشوند. . قاموس و اقرب آن را مطلق پشم یا پشمی که به رنگهای مختلف رنگ شده گفتهاند به عقیده راغب پشم رنگ شده است ولی قول طبرسی زمخشری صحیحتر است زیرا که کوهها فعلاً رنگارنگاند در قیامت نیز بعد از کوبیده شدن چنان خواهند بود در این باره در «جبل» توضیح دادهایم این کلمه فقط دو بار در قرآن مجید آمده است.
پشم رنگارنگ. چنانکه در مجمع و کشّاف است . کوهها همچون پشم رنگارنگ حلاجّی شده میشوند. . قاموس و اقرب آن را مطلق پشم یا پشمی که به رنگهای مختلف رنگ شده گفتهاند به عقیده راغب پشم رنگ شده است ولی قول طبرسی زمخشری صحیحتر است زیرا که کوهها فعلاً رنگارنگاند در قیامت نیز بعد از کوبیده شدن چنان خواهند بود در این باره در «جبل» توضیح دادهایم این کلمه فقط دو بار در قرآن مجید آمده است.
wikialkb: ریشه_عهن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید