واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
از عهده برامدن، دفاع کردن، پاسخ دادن، جواب دادن، جوابگو شدن، بکار امدن، بکار رفتن، بدرد خوردن، جواب احتیاج را دادن، عهده دار شدن
پاسخ دادن، عهده دار شدن، واکنش نشان دادن
عهده دار شدن، بعهده گرفتن، تقبل کردن، قول دادن، متعهد شدن، تعهد کردن، متقبل شدن
عهده دار شدن، عهد کردن، ضامن دادن، ضمانت کردن، تعهد کردن
عهده دار شدن، عهده داشتن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تصدی
عهده دار
گردن گرفتن، پذیرفتن
عهده دار شدن
ریش دادن و ریش گرفتن ؛ متعهد شدن. ( یادداشت مؤلف ) .