عنیزه

لغت نامه دهخدا

( عنیزة ) عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) نام دختری است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) لقب فاطمه دخترعم امروءالقیس و معشوق وی بود. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به العقد الفرید ج 8 ص 108 و 109 و الاغانی و اعلام النساء ج 3 ص 373 شود :
عنیزه برفت ازتو و کرد منزل
به مقراط و سقطاللوی و عقیقا.
منوچهری.

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) پشته ای است سیاه به بطن فلیج. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). جایگاهی است بین بصره و مکه. رجوع به معجم البلدان شود.

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) چاهی است در دومیلی قریتین ، در بطن الرمة ازآن ِ بنی عامربن کُرَیز. رجوع به معجم البلدان شود.

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) از وادیهای یمامه است در نزدیکی سواج. رجوع به معجم البلدان شود.

عنیزة. [ ع ُ ن َ زَ ] ( اِخ ) نام قبیله ای از عرب.
- مثل عرب عنیزة ؛ سخت رباینده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

نام قبیله ای از عرب

دانشنامه عمومی

عُنَیزه ( به عربی: عنیزة ) ، نام شهری است در استان قصیم در کشور پادشاهی عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان. این شهر در شمال ریاض و در میانه نجد قرار گرفته و آب وهوایی خشک و بیابانی با تابستان های داغ و زمستانهای سرد دارد. در این منطقه جو و گندم، انگور، گریپ فروت، لیموترش، نارنگی، پرتغال و انار به عمل می آید. خرماهای عُنیزه مشهورند.
عبدالعزیز بن عبدالله الخویطر وزیر پیشین فرهنگ و آموزش عالی عربستان و وزیر کشور کنونی این کشور از مردم عنیزه است.
در داستان "کاروان اسلام" صادق هدایت دو بار از آقای قوت لایموت به عنوان نماینده اعراب عنیزه نام برده شده است.
عکس عنیزهعکس عنیزهعکس عنیزهعکس عنیزهعکس عنیزهعکس عنیزه

عنیزه (قطر). عنیزا یک عوارض جغرافیایی در قطر است که در دوحه ( شهرداری ) واقع شده است. [ ۲] عنیزا ۶٫۳ کیلومتر مربع مساحت دارد.
عکس عنیزه (قطر)عکس عنیزه (قطر)عکس عنیزه (قطر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس