عنکشه

لغت نامه دهخدا

( عنکشة ) عنکشة. [ ع َ ک َش َ ] ( ع مص ) زرد گردیدن گیاه و خشک شدن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). خشک شدن گیاه و عشب. || تجمع و جمع گشتن. ( از اقرب الموارد ). || زنگار گرفتن چیزی. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس