عنه

لغت نامه دهخدا

عنه. [ ع ُن ْ ن َ ] ( اِخ ) روستایی است به یمن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). از مخالیف یمن است ، و گویند قریه ای است دریمن. ( از معجم البلدان ). || نام مردی است. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

عنه. [ ع َ هَُ / ع َن ْه ْ ] ( ع حرف جر + ضمیر ) ( از: عن ، حرف جر + ه ، ضمیر متصل ) از او. درباره او. رجوع به عَن شود.

فرهنگ فارسی

مرکب از حرف جر عن ضمیر متصل ه : از او درباره او

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَنْهُ: از او
معنی أَنَّهُ: که او
معنی أُخَالِفَکُمْ: که با شما مخالفت کنم (در جمله "مَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَیٰ مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ "نمی خواهمآنچه را که شما را از آن باز می دارم خودم مرتکب شوم)
معنی صَّفْحَ: گذشت کردن - نادیده گرفتن- صفحه (در معنای "صفح "روی خوش نشان دادن نیز مستتر است. پس معنای صفحت عنه این است که علاوه بر اینکه او را عفو کردم روی خوش هم به او نشان دادم ، و یا این است که من صفحه روی او را دیدم در حالی که به روی خود نیاوردم ، و یا این اس...
ریشه کلمه:
عن (۴۶۵ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

عنه: بر او
واژه حقوقی "مشتکی عنه" عربی نیست ومورد استفاده بین عربها نیست ومفهومی ندارد واز ابداعات فارسی زبان ها که عربی با سطح لفظی یادگرفتن ( وکاشکی یاد نگرفتند ) . ودر اصل در کشورهای عربی از واژه "المُتَّهَمّ" مورد استفاده است!
...
[مشاهده متن کامل]

همینتور واژه "شاکی" از واژه "المُدّعی" صحیح میدانند!
"مُشتکی منه" = فی الاصل "مِنهُ اشتکی": مورد استفاده وبه معنیه :ازش شکایتی دارد، ازش دلخوری دارد.

عَنه: در لغت از مصدر عن به معنی" از" ساخته شده: از او یا در باره او، مربوط به او.
در علم حقوق هر واژه ای که عنه به دنبالش نوشته می شود با توجه به مفهوم و معنی آن واژه تعریف خاص خودش را پیدا می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: مشتکی عنه یعنی کسی که از او شکایت شده، معترض عنه یعنی رای و حکمی که نسبت به آن اعتراض شده، عفی عنه یعنی کسی که مورد بخشایش قرار گرفته، مضمون عنه یعنی کسی مورد ضمانت یکنفر دیگر قرار گرفته، منوب عنه یعنی صاحب نیابت یعنی شخصی که یکنفر دیگر نائب اوست.

بپرس