عنقک

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عُنُقِکَ: گردنت (در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَیٰ عُنُقِکَ " دست به گردن بستن کنایه است از خرج نکردن و خسیس بودن و خودداری از بخشش نمودن است)
معنی مَغْلُولَةً: بسته (دست به گردن بستن در عبارت "وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَیٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ ﭐلْبَسْطِ "کنایه است از خرج نکردن و خسیس بودن و خودداری از بخشش نمودن ، درست مقابل بسط ید است که کنایه از بذل و بخشش میباشد و این که هر چه به د...
ریشه کلمه:
عنق (۹ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذکّر و مؤنّث هر دو آید مذکّر بودن اکثر است جمع آن اعناق می‏باشد. . دست را به گردنت بسته نکن(در انفاق تقتیرنکن) . در آیه . مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات که بالای گردن قرار گرفته‏اند. . راغب گوید به اشراف ناس اعناق القوم گویند و اعناق در آیه به معنی اشراف است. طبرسی آن را یکی از چند احتمال شمرده. ولی ظهور آیه می‏رساند که اعناق به معنی گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخرای خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط برای اشراف می‏باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس