عندد

لغت نامه دهخدا

عندد. [ ع ُ دَ / دُ ] ( ع اِ ) حیله. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). چاره. گویند: ما لی عنه عندد؛ یعنی از آن چاره ای ندارم. ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) دیرینه ، هرچه باشد. ( منتهی الارب ). چیز قدیم و کهنه و دیرینه. ( ناظم الاطباء ). قدیم. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس