عنتوت. [ ع ُ ] ( ع اِ )خشک شده گیاه نصی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). خشک از گیاه خَلی ̍. ( از اقرب الموارد ). || کوهی است باریک در دشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کوهی است باریک در صحرا. ( از اقرب الموارد ). || نخستین از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پشته دشوارگذار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). تپه و کوه کوچک که بالا رفتن از آن سخت و شاق باشد. ( از اقرب الموارد ).