عنتهی

لغت نامه دهخدا

عنتهی. [ ع ُ ت ُ هی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به عنته ، مرد نیک کوشش کننده در کار.( منتهی الارب ). مرد سخت کوشش کننده در کار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عنته. رجوع به عنته شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس