عنبره
لغت نامه دهخدا
- عنبرةالقدر ؛ پیاز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
عنبرة. [ عَم ْ ب َ رَ ] ( اِخ ) دهی است به یمن. ( منتهی الارب ). قریه ای است در سواحل زبید. ( از معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
خرمای عنبره ( Anbara ) از انواع بسیار بزرگ خرما محسوب می شود که هسته ای کوچک و ظاهری گوشتی دارد. خرمای عنبره از انواع گران قیمت خرما، دارای مزه ای شیرین و به رنگ قهوه ای است. این نوع خرما بیشتر در مدینه در عربستان تولید می شود.