عناوین

/~anAvin/

برابر پارسی: سربرگ ها، سرنویس ها، فرنام ها

لغت نامه دهخدا

عناوین. [ ع َ ] ( ع اِ ) ج ِ عُنوان. رجوع به عنوان شود.
- به عناوین مختلف ؛ بطرق مختلف. از راههای گوناگون. ( فرهنگ فارسی معین ).
- به عناوینی ؛ به طرقی. به وجوهی. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

جمع عنوان . یا به عناوین مختلف . بطرق مختلف از راههای گوناگون . یا به عناوینی . بطرقی بوجوهی : به عناوینی خود را در میان آنها جا زد .

فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ عنوان .

پیشنهاد کاربران

عناوین: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
سبده ها sabdehā ( سنسکریت: sabda با پسوند جمع ها )
نیوانگانnivāngān ( پشتو: nivanga با پسوند جمع آن )
فرنامان farnāmān ( دری )
نمونه
عناوین : اسامی دست اندر کاران فیلم که درآغاز وپایان فیلم به صورت نوشته می آید. معمولا در آغاز فیلمها ، عوامل درج یک دست اندرکار نظیر فیلمنامه نویس ، کارگردان ، فیلمبردار ، تدوینگر ودرپایان علاوه بر تکرار
...
[مشاهده متن کامل]
این عوامل ، سایر عوامل دست اندکار آورده میشوند. این اصطلاح همچنین به میان نویس فیلمهای دوره ی صامت نیز اطلاق میشود. گفتنی است فیلم � ارباب حلقه ها ( 3 ) � باداشتن مدت زمان ده دقیقه عنوان بندی، مقام اول را درمدت زمان عنوان بندی تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است. ( اصطلاح سینمایی )

بپرس