عنان گسستن

لغت نامه دهخدا

عنان گسستن. [ ع ِ گ ُ س َس ْ ت َ ] ( مص مرکب ) از حرکت بازماندن. حرکت نتوانستن :
بر سر کویت از درازی راه
مرکب ناله را عنان بگسست.
خاقانی.
|| جلوگیری نتوانستن از سرکشی. اختیار از دست سوار گرفتن. پاره شدن عنان. مقاومت اسب در برابر سوار تا آنجا که عنان که سوار کشیده دارد تا اسب بایستد، بگسلد.

پیشنهاد کاربران

بپرس