عنان سبک شدن. [ ع ِ س َ ب ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) سفر کردن. ( ناظم الاطباء ). || تیز راندن. ( از امثال و حکم دهخدا ). || اختیار حرکت و رفتار به اسب دادن تا بشتابد و بتاخت رود. بسر خود گذارده شدن اسب : سبک شد عنان و گران شد رکیب سر سرکشان خیره گشت از نهیب.
فردوسی.
سر و دل گران و سبک شد چو ناگه عنانت سبک شد رکابت گران شد.