عنان زنان

لغت نامه دهخدا

عنان زنان. [ ع ِ زَ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) بشتاب. بتعجیل. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عنان زنان رفتن ؛ به شتاب و تعجیل رفتن. ( ناظم الاطباء ). تیز رفتن. ( آنندراج ). تعجیل و شتاب رفتن. ( برهان قاطع ). شتاب رفتن سوار. ( از غیاث اللغات ) :
غازی مصطفی رکاب آنکه عنان زنان رود
با قدم براق او فرق سپهر چنبری.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) بشتاب به تعجیل . یا عنان زدن رفتن . به شتاب رفتن .

فرهنگ معین

( ~ . زَ ) [ ع - فا. ] (ق . ) شتابان .

پیشنهاد کاربران

دکتر کزازی در مورد واژه ی "عنان زنان " می نویسد : ( ( عنان زنان؛ تند و شتابان ) )
( ( دَرْ دِه رکابِ مَی! که شعاعش، عنانْ زنان
بر خنگِ صبح، برقع ِ رعنا برافکند ) )
( رخسار صبح ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۷۲، ص ۲۸۱. )

بپرس