عنان برشکستن ؛ عنان برتافتن :
مپندار گر وی عنان بر شکست
که من باز دارم ز فتراک دست.
سعدی.
آنرا که تو تازیانه در سر شکنی
به زآنکه ببینی و عنان برشکنی.
سعدی.
عنان برشکستن ؛ کنایه از عطف عنان کردن یعنی به چپ یا راست برگرداندن اسب یا روی برتافتن و برگشتن اسب :
آنرا که تو تازیانه بر سر شکنی
به زآنکه ببینی و عنان برشکنی.
نظامی.