عناثج

لغت نامه دهخدا

عناثج. [ ع ُ ث ِ] ( ع ص ) بز کوهی درشت اندام. ( منتهی الارب ). بز کوهی فربه درشت اندام. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گشن فربه ستبری که در هنگام گشنی حالت فتور در آن پیدا شود و گشنی نتواند. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس