عناء
لغت نامه دهخدا
عناء. [ ع ِ ] ( ع مص ) منازعت کردن با کسی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || رنجانیدن. || رنج کشیدن. ( ناظم الاطباء ). معاناة. رجوع به معاناة شود.
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
واژه عربی به معنای رنج کشیدن
عِناء: به معنای شکستن و له شدن استخوان در بدن را گویند که بعد از این حالت قامت انسان دیگر توان سرپا ایستادن ندارد. لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ، دیدن فقر فکری
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و دینی و مادی شما چنان بر پیامبر سخت است که استخوان او را می شکند و خرد می کند. ذَٰلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ: عَنَت فشار جنسی وارده بر مردان مجرد است بطوریکه در حال خرد شدن هستند و ایمان شان هم در این فشار خرد و شکسته میشود. مردی که ناتوانی جنسی مطلق دارد را عُنَن گویند ( از عِناء ) ، یعنی چنان دچار شکستگی است که نمی تواند کوچکترین نعوظی داشته باشد.