عمو زاده

/~amuzAde/

معنی انگلیسی:
cousin, cousin[child of a paternal uncle]

لغت نامه دهخدا

عموزاده. [ ع َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) پسرعم. عم قزی. دخترعم. عم زاده. رجوع به عم زاده شود.

فرهنگ فارسی

پسر عم عم قزی دختر عم

واژه نامه بختیاریکا

تاتِه زا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عموزاده، به فرزند عمو گفته می شود.
از آن در باب های طهارت ، تجارت ، وصیّت ، نکاح و ارث نام برده اند.
← در نکاح
۱. ↑ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۳۱۰.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۴۹۱، برگرفته از مقاله«عمو زاده».
...

مترادف ها

cousin-german (اسم)
دوست صمیمی، عمو زاده، عمه زاده

cousin (اسم)
عمو زاده، خاله زاده، عمه زاده، پسرعمو یا دختر عمو، پسردایی یا دختر دایی

first cousin (اسم)
عمو زاده

فارسی به عربی

المانی

پیشنهاد کاربران

برادرپدرزاده
به پسر برادر پدر، عموزاده گفته می شود
معنیش میشه عموزاده دایی زاده خاله زاده عمه زاده در واقع میشه فرزندان این ۴ تا⁦☝️⁩⁦☝️⁩
عمو زاده
first cousin
فرزنده بردار پدر
فرزند عموی عزیز

بپرس