عملیات شمشیر سوزان که با عنوان حمله به اوسیراک نیز شناخته می شود، عملیاتی غافلگیرانه توسط نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران علیه نیروگاه هسته ای در حال ساخت اوسیراک در عراق بود که در ۸ مهر ۱۳۵۹ در سال نخست جنگ ایران و عراق برنامه ریزی و اجرا شد. در این عملیات، جنگنده های اف - ۴ ایران با نفوذ به عمق خاک عراق تأسیسات هسته ای اوسیراک یا تموز - ۱ در مرکز تحقیقات اتمی التویثه را که در آستانه تکمیل و دریافت سوخت بود، بمباران کردند. هدف نیروی هوایی ایران از حمله به این تأسیسات، بازداشتن رژیم عراق از تبدیل شدن به قدرت اتمی بود.
... [مشاهده متن کامل]
در این عملیات، به دلیل کمبود اطلاعات از وضعیت رآکتور، مشکل در سوخت گیری هوایی و خطر نشت آلاینده های هسته ای به شهرهای اطراف نظیر بغداد، هدف اصلی حمله، منهدم کردن تأسیسات جانبی اطراف رآکتور به جای خود رآکتور بود.
این حمله پیشگیرانه، نخستین حملهٔ هوایی به یک رآکتور هسته ای و یکی از سه حمله به تأسیسات هسته ای در طول تاریخ است.
حدود ۹ ماه پس از اجرای این عملیات، نیروی هوایی اسرائیل در عملیات اپرا، تأسیسات اتمی اوسیراک را به طور کامل منهدم کرد.
سال ها پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ایران و اسرائیل ( که در آن زمان متحدان غیررسمی بودند ) رآکتور هسته ای اوسیراک عراق را زیر نظر داشتند. پس از انقلاب اسلامی، دولت جدید ایران نظارت خود را بر این رآکتور افزایش داد تا جایی که روابط ایران با فرانسه، کشور سازندهٔ رآکتور، آسیب دید. علی رغم خصومت رسمی بین خمینی و متحدانش با اسرائیل و لفاظی های ضد اسرائیلی، برخی از عناصر ایرانی و دولت اسرائیل، گاهی به صورت مخفیانه به یکدیگر کمک و با هم تبادل اطلاعات می کردند زیرا دشمن مشترک آن ها عراق بود. حتی پس از گذشت ۸ سال از انقلاب ۱۳۵۷، در سال ۱۹۸۷، اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل اظهار داشته است که:
«ایران بهترین دوست ماست و ما قصد نداریم در این رابطه، موضع خود را تغییر دهیم، چرا که رژیم خمینی تا ابد نمی ماند. »
با آغاز جنگ ایران و عراق، ایران به طور فزاینده ای نگران تولید جنگ افزار هسته ای توسط عراق بود. پیش از آغاز جنگ، ایران یک طرح اضطراری برای حمله به اوسیراک داشت اما پس از انقلاب، مشکلات زیادی برای ارتش ایران به وجود آمد. ایران که پیش از انقلاب، پنجمین ارتش قدرتمند جهان را در اختیار داشت، روابط خود با تأمین کنندهٔ اصلی تجهیزات نظامی خود یعنی آمریکا را از دست داده بود. با دشوار شدن تهیهٔ قطعات یدکی، بسیاری از هواپیماهای نظامی ایران غیرفعال و زمین گیر شده بودند. اسرائیلی ها اما به صورت مخفیانه برخی از قطعات یدکی را برای نیروی هوایی ایران تهیه و ارسال می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
در این عملیات، به دلیل کمبود اطلاعات از وضعیت رآکتور، مشکل در سوخت گیری هوایی و خطر نشت آلاینده های هسته ای به شهرهای اطراف نظیر بغداد، هدف اصلی حمله، منهدم کردن تأسیسات جانبی اطراف رآکتور به جای خود رآکتور بود.
این حمله پیشگیرانه، نخستین حملهٔ هوایی به یک رآکتور هسته ای و یکی از سه حمله به تأسیسات هسته ای در طول تاریخ است.
حدود ۹ ماه پس از اجرای این عملیات، نیروی هوایی اسرائیل در عملیات اپرا، تأسیسات اتمی اوسیراک را به طور کامل منهدم کرد.
سال ها پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ایران و اسرائیل ( که در آن زمان متحدان غیررسمی بودند ) رآکتور هسته ای اوسیراک عراق را زیر نظر داشتند. پس از انقلاب اسلامی، دولت جدید ایران نظارت خود را بر این رآکتور افزایش داد تا جایی که روابط ایران با فرانسه، کشور سازندهٔ رآکتور، آسیب دید. علی رغم خصومت رسمی بین خمینی و متحدانش با اسرائیل و لفاظی های ضد اسرائیلی، برخی از عناصر ایرانی و دولت اسرائیل، گاهی به صورت مخفیانه به یکدیگر کمک و با هم تبادل اطلاعات می کردند زیرا دشمن مشترک آن ها عراق بود. حتی پس از گذشت ۸ سال از انقلاب ۱۳۵۷، در سال ۱۹۸۷، اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل اظهار داشته است که:
«ایران بهترین دوست ماست و ما قصد نداریم در این رابطه، موضع خود را تغییر دهیم، چرا که رژیم خمینی تا ابد نمی ماند. »
با آغاز جنگ ایران و عراق، ایران به طور فزاینده ای نگران تولید جنگ افزار هسته ای توسط عراق بود. پیش از آغاز جنگ، ایران یک طرح اضطراری برای حمله به اوسیراک داشت اما پس از انقلاب، مشکلات زیادی برای ارتش ایران به وجود آمد. ایران که پیش از انقلاب، پنجمین ارتش قدرتمند جهان را در اختیار داشت، روابط خود با تأمین کنندهٔ اصلی تجهیزات نظامی خود یعنی آمریکا را از دست داده بود. با دشوار شدن تهیهٔ قطعات یدکی، بسیاری از هواپیماهای نظامی ایران غیرفعال و زمین گیر شده بودند. اسرائیلی ها اما به صورت مخفیانه برخی از قطعات یدکی را برای نیروی هوایی ایران تهیه و ارسال می کردند.