عملکردی

/~amalkardi/

برابر پارسی: کارکرد

معنی انگلیسی:
functional

لغت نامه دهخدا

عملکردی. [ ع َ م َ ک َ ] ( حامص مرکب ) محصول کردن. ثمره و عایدی دادن اراضی : شغل مشارالیه [ ضابطه نویس ] آن است که محصولات و مستغلات دیوانی... و جهات عملکردی ممالک ، احضار... ( تذکرةالملوک ص 41 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) یا جهات عملکردی . جهات عملکردی ممالک عبارت بودند از رسومی که علاوه بر مبالغ اصلی مالیات به عنوان اجرت زحمت تحصیلداری و جمع آوری مالیاتها اخذ می شد .

پیشنهاد کاربران

بپرس