عملس

لغت نامه دهخدا

عملس. [ ع َ م َل ْ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) توانا بر سیر و شتاب رو و جلد. || گرگ پلید. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سگ شکاری. ( منتهی الارب ). سگ شکاری خبیث و پلید. || شخص باجرأت و مقدم. || شتر نر. جمل. || ماده شتر. ناقة. ( از اقرب الموارد ).

عملس. [ ع َ م َل ْ ل َ ] ( اِخ ) نام مردی است که مادر خود را بر پشت بار کرده به حج برد و به وی بس نیکی نمود، و آن مثل شددر برّ والدین ، چنانکه گویند: أبرّ من عملس ؛ نیکوکارتر از عملس. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس