عمل متقابل کردن


معنی انگلیسی:
counter, counteract

مترادف ها

counteract (فعل)
خنثی کردن، بی اثر کردن، عمل متقابل کردن

reciprocate (فعل)
جبران کردن، تلافی کردن، عمل متقابل کردن، معامله بمثل کردن، دادن و گرفتن

فارسی به عربی

صد

پیشنهاد کاربران

بپرس