عمل متقابل


معنی انگلیسی:
counteraction, quid pro quo, reciprocation

مترادف ها

retaliation (اسم)
تلافی، پاداش، عمل متقابل

rebuttal (اسم)
رد، پس زنی، تکذیب، دفع، عمل متقابل

reciprocity (اسم)
عمل متقابل، معامله بمثل

reciprocation (اسم)
عمل متقابل

reciprocal action (اسم)
عمل متقابل

پیشنهاد کاربران

بپرس