operation (اسم)عمل، گردش، اداره، ساخت، بهره برداری، گرداندن، عمل جراحی، عملکردsurgery (اسم)تشریح، عمل جراحی، جراحی، اتاق جراحیsurgical operation (اسم)عمل جراحیsurgical aggression (اسم)عمل جراحی
سلیمعمل جراحی: کار بهبود بخشی برای زخم های ناشی از برش و بریدگی تن و بدن.تن شکافی، کُنِش تنشکافی+ عکس و لینک