عمشاء

لغت نامه دهخدا

عمشاء. [ ع َ ] ( ع ص ) مؤنث أعمش. ( منتهی الارب ). زنی که چشمش به علتی آب راند. ( ناظم الاطباء ). ج ، عُمش. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس