عمریه
لغت نامه دهخدا
عمریة. [ ع َ ری ی َ ] ( اِخ ) آبی است در نجد ازآن ِ بنی عمروبن قُعَین بن حارث بن تغلبةبن دودان بن اسدبن خزیمة. ( از معجم البلدان ).
عمریة. [ ع ُ م َ ری ی َ ] ( اِخ ) نام فرقه ای از سادات است که به قم آمدند و از فرزندان عمربن علی بن ابی طالب بوده اند. رجوع به تاریخ قم ص 238 شود.
عمریة. [ ع ُ م َ ری ی َ ] ( اِخ ) نام یکی از محله های باب البصره در بغداد است و نسبت آن به عمر نامی است که شناخته نیست. و جمعی از بزرگان بدانجا منسوبند که یاقوت نام آنها را آورده است. رجوع به معجم البلدان شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید