عمرو لخمی
لغت نامه دهخدا
عمرو لخمی. [ ع َ رِ ل َ ] ( اِخ ) ابن هند لخمی. پادشاه حیره در زمان جاهلیت. نسبت او به مادرش هند ( عمه امری ءالقیس شاعر ) مشهور است. اما نسب اصلی وی عمروبن منذربن امری ءالقیس بن نعمان بن اسود، از بنی لخم ، از بنی کهلان است. او را لقب محرق نیز داده اند بجهت اینکه یکصد تن از بنی تمیم را بخاطر جنایتی که کرده بودند بسوزانید. وی شخصی سختگیر بود و قبائل عرب به اطاعت او درآمدند. رسول اکرم ( ص ) در زمان حیات وی متولد شد. سلطنت عمرو پانزده سال بطول انجامید و در حدود سال 45 هَ.ق. به دست عمروبن کلثوم شاعر به قتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ). رجوع به آل نصر شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید