[ویکی اهل البیت] عمرو، به همراه پسرعموی خود در منزل بنی مقاتل به محضر امام حسین علیه السلام وارد شد. در ابتدا عموزاده اش به امام گفت: «این سیاهی که در محاسن شما می بینم از خضاب است یا موی شما بدین رنگ است؟».
حضرت فرمود: «خضاب است، موی ما بنی هاشم زود سپید می شود... آیا برای یاری من آمده اید؟»
عمرو بن قیس گفت: «عایله زیادی دارم، مال بسیاری از مردم نزد من است و نمی دانم کار به کجا می انجامد. خوش ندارم امانت مردم از بین برود!» پسرعمویش نیز همانند او پاسخ داد.
امام فرمود: «فانطلقا فلاتسمعا لی واعیة، ولاتریا لی سوادا، فانه من سمع واعیتنا او رای سوادنا فلم یجبنا ولم یغثنا کان حقا علی الله عزوجل ان یکبه علی منخریه فی النار؛ پس از این جا بروید تا فریاد ما را نشنوید و ما را نبینید، همانا هر کس ندای ما را بشنود و یا ما را ببیند و پاسخ نگوید و به یاریمان نشتابد، سزاوار است که خداوند او را به بینی در آتش افکند».
گردباد دنیاگرایی در پوشش فرینده عائله مندی و امانت داری مردم، ابن قیس و عموزاده او را در دام خود نهاد و آن دو را از همراهی با کاروان نور و راهیابی به بهشت جاودان بازداشت و در کویر نفس سرکش جای داد. «و ما الحیوة الدنیا الا متاع الغرور»
حضرت فرمود: «خضاب است، موی ما بنی هاشم زود سپید می شود... آیا برای یاری من آمده اید؟»
عمرو بن قیس گفت: «عایله زیادی دارم، مال بسیاری از مردم نزد من است و نمی دانم کار به کجا می انجامد. خوش ندارم امانت مردم از بین برود!» پسرعمویش نیز همانند او پاسخ داد.
امام فرمود: «فانطلقا فلاتسمعا لی واعیة، ولاتریا لی سوادا، فانه من سمع واعیتنا او رای سوادنا فلم یجبنا ولم یغثنا کان حقا علی الله عزوجل ان یکبه علی منخریه فی النار؛ پس از این جا بروید تا فریاد ما را نشنوید و ما را نبینید، همانا هر کس ندای ما را بشنود و یا ما را ببیند و پاسخ نگوید و به یاریمان نشتابد، سزاوار است که خداوند او را به بینی در آتش افکند».
گردباد دنیاگرایی در پوشش فرینده عائله مندی و امانت داری مردم، ابن قیس و عموزاده او را در دام خود نهاد و آن دو را از همراهی با کاروان نور و راهیابی به بهشت جاودان بازداشت و در کویر نفس سرکش جای داد. «و ما الحیوة الدنیا الا متاع الغرور»
wikiahlb: عمرو_بن_قیس