عمر قرشی

لغت نامه دهخدا

عمر قرشی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن خطاب بن نفیل. رجوع به عمر ( ابن خطاب بن... ) شود.

عمر قرشی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن عبدالعزیزبن مروان. رجوع به عمر اموی شود.

عمر قرشی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی ربیعة. رجوع به عمر مخزومی ( ابن عبداﷲبن... ) شود.

عمر قرشی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن معمر. رجوع به عمر تیمی ( ابن عبیداﷲ... ) شود.

عمر قرشی. [ ع ُ م َ رِ ق ُ رَ ] ( اِخ ) ابن محمدبن محمد. رجوع به عمر هاشمی ( ابن محمدبن... ) شود.

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن محمد

پیشنهاد کاربران

بپرس