عمر سکونی

لغت نامه دهخدا

عمر سکونی. [ ع ُ م َ رِس َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن حمدبن خلیل سکونی ، مکنی به ابوعلی. وی مقری و از فقهای مالکیه و اصل او از اشبیلیه بوده است. وی در تونس سکونت گزید و به سال 717 هَ.ق. درگذشت. او راست : 1- الاربعین مسألة فی اصول الدین علی مذهب اهل السنة. 2- التمییز لما أودعه الزمخشری من الاعتزالات فی تفسیر الکتاب العزیز. 3- لحن العوام فیما یتعلق بعلم الکلام. 4- المنهج المشرق فی الاعتراض علی کثیر من اهل المنطق. ( از الاعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: نیل الابتهاج ، نفح الطیب ج 2 ص 1150، کشف الظنون ج 2 ص 1482 و هدیة العارفین ج 1 ص 788.

فرهنگ فارسی

ابن محمد بن حمد بن خلیل سکونی مکنی به ابو علی وی مقری و از فقهای مالکیه و اصل او از اشبیلیه بوده است

پیشنهاد کاربران

بپرس