عمر رسولی

لغت نامه دهخدا

عمر رسولی. [ ع ُ م َ رِ رَ ] ( اِخ ) ابن علی بن رسول بن هارون بن ابی الفتح غسانی ترکمانی. ملقب به نورالدین و الملک المنصور. مؤسس دولت رسولی در یمن. وی در مصر متولد گشت و ابتدا در خدمت ایوبیان مصر بود. سپس از جانب ملک مسعودبن ملک کامل ایوبی ، حاکم بر یمن گشت. و به سال 630 هَ.ق. در آنجا دعوی استقلال کرد و سکه به نام خود زد. سپس بر مکه و توابع آن مستولی شد و مدت 232 سال خود و فرزندانش بر یمن و حجاز سلطنت کردند. عمر منصور به سال 647 هَ.ق. بدست یکی از غلامان خویش به قتل رسید. وی شخصی ادیب و سخی و شجاع بود و آثاری از قبیل مدرسه و مسجد از وی در مکه و یمن باقی مانده است. ( از الاعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: العقود اللؤلؤیة ج 1 ص 43، الذهب المسبوک ص 39 و طبقات سلاطین اسلام ص 88.

عمر رسولی. [ ع ُ م َ رِ رَ ] ( اِخ ) ابن یوسف بن عمربن علی بن رسول ، مکنی به ابوحفص و ملقب به ممهدالدین و الملک الاشرف. سومین تن ازملوک رسولی در یمن. وی شخصی فاضل و نیکوسیرت بود و در کتب انساب و طب و نجوم دستی توانا داشت. و الملک المظفر بسال 694 هَ.ق. به نفع او از سلطنت کناره گرفت و وی در حدود دو سال سلطنت کرد و به سال 696 هَ.ق. درگذشت. او را تألیفاتی میباشد، از آنجمله است : 1 - الاسطرلاب. 2 - التبصرة فی علم النجوم. 3 - طرفة الاصحاب فی معرفة الانساب. 4 - المغنی فی البیطرة. 5 - المعتمد فی مفردات الطب. ( از الاعلام زرکلی از العقود اللؤلؤیة ج 1 ص 284 ). رجوع به اشرف ( عمر... ) شود.

فرهنگ فارسی

ابن یوسف بن عمر بن علی بن رسول مکنی به ابو حفص و ملقب به ممهد الدین و الملک الاشرف سومین تن از ملوک رسولی در یمن

پیشنهاد کاربران

بپرس