عمر حلبی
لغت نامه دهخدا
عمر حلبی. [ ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم. رجوع به عمر عجمی شود.
عمر حلبی. [ ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] ( اِخ ) ابن احمد. رجوع به عمر شماع شود.
عمر حلبی. [ ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن هبةاﷲ. رجوع به ابن العدیم و عمر ( ابن احمدبن هبةاﷲ... ) شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید