عمر تیمی

لغت نامه دهخدا

عمر تیمی. [ ع ُ م َ رِ ت َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن معمربن عثمان تیمی قرشی. مشهور به ابن معمر. از فرماندهان شجاع و سید بنی تیم در عهد خویش بود. بسال 22 هَ.ق. تولد یافت. مدتی والی بلاد فارس بود. در سال 73 هَ.ق. عبدالملک او را به جنگ ابوفدیک فرستاد و وی شش هزار از سپاهیان او را بکشت و هشتصد تن را اسیر کرد، و از آن پس از مقربان عبدالملک بن مروان گشت و بسال 82 هَ.ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ازعقد الفرید ج 4 ص 47 و تاریخ ابن اثیر ج 4 ص 104 ).

عمر تیمی. [ ع ُ م َ رِ ت َ ] ( اِخ ) ابن لحاء ( غالباً آن را لجاء گویند ) بن حدیربن مصاد تیمی. از شعرای عهد امویان بود و او را معارضات و مفاخراتی باجریر بوده است. وی در حدود سال 105 هَ.ق. در اهوازدرگذشت. ( از الاعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: تاج العروس ، طبقات فحول الشعراء جمحی ص 362، طبقات الشعراء ابن معتز ص 89 و الخزانه بغدادی ج 1 ص 360.

عمر تیمی. [ ع ُ م َ رِ ت َ ] ( اِخ ) ابن محمد. رجوع به عمر سهروردی ( ابن محمدبن... ) شود.

فرهنگ فارسی

ابن محمد

پیشنهاد کاربران

بپرس