عماری دار. [ ع َ ] ( نف مرکب ) دارنده عماری. که عماری دارد. که عماری از جایی به جائی برد. کنایه از ساربان است. ( از آنندراج ). رجوع به عماری شود : عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد.
حافظ.
فرهنگ فارسی
دارنده عماری که عماری دارد که عماری از جایی بجائی برد