عمارت پذیر. [ ع َ / ع ِ رَ پ َ ] ( نف مرکب ) قابل آبادانی و زراعت. ( ناظم الاطباء ). آبادی پذیر. آبادانی پذیر. که قبول تعمیرو مرمت و ساختمان کند. سزاوار آبادانی : چو آمد بجایی که بود آبگیر بر و بوم آنجا عمارت پذیر.
نظامی.
چنین گفت با پور دهقان پیر که تفلیس از او شد عمارت پذیر.
نظامی.
شبان گفت کای خسرو تخت گیر بتاج تو عالم عمارت پذیر.