عمارت شدن. [ ع َ / ع ِ رَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) آبادان گشتن. آباد گشتن : به حکمت چون عمارت شد دلت نیکوسخن گشتی که جز ویران سخن ناید برون از خاطر ویران.ناصرخسرو.