عمادالدین اتابک
لغت نامه دهخدا
عمادالدین اتابکی. [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین. سرسلسله اتابکان موصل و الجزیره و شام. رجوع به عمادالدین زنگی ( زنگی بن آق سنقر... ) شود.
عمادالدین اتابکی. [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح. از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی ( زنگی بن مودود... ) و ابوالفتح ( زنگی... ) شود.
عمادالدین اتابکی. [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین. سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی ( شاهنشاه بن محمدبن... ) شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید