شیخ الاسلام، "خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی، متخلص به «عماد»، و معروف به «عماد فقیه کرمانی» ( زاده: ۶۹۰ه. ق − درگذشت: ۷۷۲ یا ۷۷۳ه. ق ) یکی از شاعران و عارفان برجسته و معروف قرن هشتم هجری به شمار می آید که معاصر حافظ و مورد توجه او بوده است. عمدهٔ شهرت او، به خاطر اشعار زیبا و عارفانهٔ اوست که مضامین معنوی و اخلاقی دارند.
... [مشاهده متن کامل]
پدر ِوی، محمود فقیه کرمانی، از نزدیکان و محارم نظام الدین محمود کرمانی عارف و صوفی نامدار قرن هفتم و از شاگردان عبدالسلام کامویی محسوب می شد و به دستور وی خانقاهی در کرمان بنا نمود و خود به نمایندگی از نظام الدین محمود، ادارهٔ امور این خانقاه را عهده دار گردید. نظام الدین محمود در سال ۷۰۵ هجری قمری در کرمان خرقه تهی کرد و به دیارباقی شتافت و در روز هفتم ِفوت ِ او، "محمود"، پدر عمادفقیه نیز دیده از جهان فروبست. بدین ترتیب، «عماد فقیه»، در سال ۷۰۵ ه. ق درحالیکه فقط ۱۵ سال سن داشت، به اتفاق برادرش، ادارهٔ امور خانقاه را برعهده گرفت و ضمنا به تحصیلات فقهی خویش نیز ادامه داد.
در کنار تحصیلات، عمادفقیه سرودن شعر را آغاز کرد و از همان سنین جوانی در این زمینه به شهرت رسید. بیشتر عمر عمادفقیه و دوران اوج شاعری او، مقارن با حکومت دو تن از حُکّام نامدار سلسلهٔ آل مظفر در کرمان، یعنی: امیرمبارزالدین محمّد مظفّر و شاه شجاع بود. این دو پادشاه سخت به عماد فقیه ارادت می ورزیدند و عماد نیز به شاه شجاع محبت ویژه داشت و چونان مرشد و طرف مشورت او در مسائل مهم بود.
عماد فقیه همچنین از معاصران بزرگانی چون خواجه حافظ شیرازی، عبید زاکانی و خواجوی کرمانی محسوب می شد و با این بزرگان در ارتباط بود. به علاوه وی در سروده های خویش، از میان ِ شاعران گذشته بیش از همه به سعدی ارادت می ورزید و از وی تقلید می نمود.
شهرت «عمادفقیه کرمانی» در سرودن شعر و مهارت ِ وی در این فنّ به حدی زیاد بود که در مورد وی در تذکرهٔ دولتشاه سمرقندی، به نقل از شیخ آذری چنین آمده است: «فضلا برآنند که سخن ِ مُتقدّمان و متأخرانِ جواهرالاسرار احیاناً در حشوی واقع شده است. امّا سخن «عماد فقیه» که اکابر اتفاق کرده اند که در آن سخن اصلاً قصوری واقع نیست، نه در لفظ و نه در معنا و از سخن «خواجه» بوی دلاویز عبیر می آید که به مشام صاحب دلان و هنروران، بلکه از بوی جان زیباتر می نماید. ».
تذکره نویسان و منتقدان ادبی از قبیل عبدالرحمان جامی در نفحات الانس، شعر عماد را «شعر همگان» می دانستند، زیرا عماد شعر خویش را بر همۀ واردان به خانقاهش می خواند و از آنان نقد و نظر می خواست و پیشنهادهای نیکوی آنان را در شعرش وارد می کرد و به همین سبب شعر او برآیند ذوق جمعی مردمان زمانه اش و مقبول طبع همگان بود. عماد کرمانی و خواجوی کرمانی، پیشکسوتان شاعران قرن هشتم هجری و حلقۀ اتصال میراث غزل سعدی به شاعران غزلسَرای این قرن از قبیل حافظ شیرازی، سلمان ساوجی و عبید زاکانی بودند و در اندازه ای وسیع مورد تقلید و تتبع این دسته از شاعران قرار گرفتند، به گونه ای که برخی از ابیات عماد فقیه و خواجوی کرمانی با اندک تغییری در ساختار غزلهای مشهور سلمان و حافظ جای گرفته است و شمار چشمگیری از غزلیات سلمان و حافظ در وزن و قافیه، مشترک با غزلیات خواجو و عماد است.
... [مشاهده متن کامل]
پدر ِوی، محمود فقیه کرمانی، از نزدیکان و محارم نظام الدین محمود کرمانی عارف و صوفی نامدار قرن هفتم و از شاگردان عبدالسلام کامویی محسوب می شد و به دستور وی خانقاهی در کرمان بنا نمود و خود به نمایندگی از نظام الدین محمود، ادارهٔ امور این خانقاه را عهده دار گردید. نظام الدین محمود در سال ۷۰۵ هجری قمری در کرمان خرقه تهی کرد و به دیارباقی شتافت و در روز هفتم ِفوت ِ او، "محمود"، پدر عمادفقیه نیز دیده از جهان فروبست. بدین ترتیب، «عماد فقیه»، در سال ۷۰۵ ه. ق درحالیکه فقط ۱۵ سال سن داشت، به اتفاق برادرش، ادارهٔ امور خانقاه را برعهده گرفت و ضمنا به تحصیلات فقهی خویش نیز ادامه داد.
در کنار تحصیلات، عمادفقیه سرودن شعر را آغاز کرد و از همان سنین جوانی در این زمینه به شهرت رسید. بیشتر عمر عمادفقیه و دوران اوج شاعری او، مقارن با حکومت دو تن از حُکّام نامدار سلسلهٔ آل مظفر در کرمان، یعنی: امیرمبارزالدین محمّد مظفّر و شاه شجاع بود. این دو پادشاه سخت به عماد فقیه ارادت می ورزیدند و عماد نیز به شاه شجاع محبت ویژه داشت و چونان مرشد و طرف مشورت او در مسائل مهم بود.
عماد فقیه همچنین از معاصران بزرگانی چون خواجه حافظ شیرازی، عبید زاکانی و خواجوی کرمانی محسوب می شد و با این بزرگان در ارتباط بود. به علاوه وی در سروده های خویش، از میان ِ شاعران گذشته بیش از همه به سعدی ارادت می ورزید و از وی تقلید می نمود.
شهرت «عمادفقیه کرمانی» در سرودن شعر و مهارت ِ وی در این فنّ به حدی زیاد بود که در مورد وی در تذکرهٔ دولتشاه سمرقندی، به نقل از شیخ آذری چنین آمده است: «فضلا برآنند که سخن ِ مُتقدّمان و متأخرانِ جواهرالاسرار احیاناً در حشوی واقع شده است. امّا سخن «عماد فقیه» که اکابر اتفاق کرده اند که در آن سخن اصلاً قصوری واقع نیست، نه در لفظ و نه در معنا و از سخن «خواجه» بوی دلاویز عبیر می آید که به مشام صاحب دلان و هنروران، بلکه از بوی جان زیباتر می نماید. ».
تذکره نویسان و منتقدان ادبی از قبیل عبدالرحمان جامی در نفحات الانس، شعر عماد را «شعر همگان» می دانستند، زیرا عماد شعر خویش را بر همۀ واردان به خانقاهش می خواند و از آنان نقد و نظر می خواست و پیشنهادهای نیکوی آنان را در شعرش وارد می کرد و به همین سبب شعر او برآیند ذوق جمعی مردمان زمانه اش و مقبول طبع همگان بود. عماد کرمانی و خواجوی کرمانی، پیشکسوتان شاعران قرن هشتم هجری و حلقۀ اتصال میراث غزل سعدی به شاعران غزلسَرای این قرن از قبیل حافظ شیرازی، سلمان ساوجی و عبید زاکانی بودند و در اندازه ای وسیع مورد تقلید و تتبع این دسته از شاعران قرار گرفتند، به گونه ای که برخی از ابیات عماد فقیه و خواجوی کرمانی با اندک تغییری در ساختار غزلهای مشهور سلمان و حافظ جای گرفته است و شمار چشمگیری از غزلیات سلمان و حافظ در وزن و قافیه، مشترک با غزلیات خواجو و عماد است.